دانشجویان ارتباطات دانشگاه صدا و سیما

نسل های انقلاب - نوشته سردار ولدی

جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۲۱ ب.ظ

نسل های انقلاب

در این یاداشت به بررسی نسبت بین مردم و انقلاب از لحاظ، رویکردهای ساختارگرا، کارکرد گرا و  تحولات تاریخی پرداخته می شود. در این میان چون تحولات نسل ها مهم است در بعد تحولات تاریخی به آن توجه می شود. منظور از نسل، گروهی از افراد می باشند که در فاصله زمانی معینی به دنیا آمده اند. اصولاً این واژه در جامعه شناسی سیاسی که رفتار سیاسی را با نسل در ارتباط می داند، نقش دارد؛ اگر ما تحولات تاریخی انقلاب را مد نظر قرار دهیم و نسبت مردم با انقلاب را  بر اساس نسل ها بسنجیم می توان گفت که ما با چهار نسل مواجه هستیم. نسل اول که  باعث به وجود آوردن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند و با وجود توطئه های دشمن، انقلاب را از مسیر انحراف نجات دادند. نسل دوم نیز جنگ تحمیلی را اداره کردند و  حماسه های جاودانه ای را از خود به یادگار گذاشتند بنابراین دو نسل اول کسانی هستند که تجربه پیروزی انقلاب را داشتند و در حال حاضر اکثر مدیران جامعه که در پی اصلاح و سازندگی و طرح کلان عمرانی گام بر می دارند در این دو نسل قرار دارند. اما نسل سوم که  تجربه تاریخی انقلاب را ندارند و در اطلاع و آگاهی آن ها، از انقلاب محدود است می توان گفت، دوران گذار و آرامش برای ساخت ایران و پیشرفت در این نسل حائز اهمیت است همچنین این نسل نیز به مقابله با فتنه های دشمن پرداخته و  توانستند این نهال ارزشمند را حفظ کنند. اما نسل چهارم که سن پایینی قرار دارند و بیشتر کودکان و نوجوانان مربوط است که شاهد اقدامات و فعالیت هایی از سوی بعضی مناصب حکومت هستند که باعث می شود دچار بحران روحی و هویت و در حالت تشویش ذهنی از انقلاب قرار بگیرند. مثلا وقتی شاهد اختلاص های رحیمی و یا رئیس بانک مرکزی هستند در مقبولیت و مشروعیت انقلاب دچار ابهام می شوند. از لحاظ ساختار گرایی که بیشتر به حوزه ی نهاد ها و ساختارهای حکومت مربوط است ابتدا اشاره ای به نظریه آلتوسر می کنیم . آلتوسر معتقد است هر نظام اجتماعی برای بقا و ماندگاریش ناگزیر از بازتولید شرایط و روابط تولید است به این معنا که هر صورت بندی اجتماعی باید شرایط تولید خودش یا به عبارت دیگر نیروهای تولید و روابط تولید موجود را بازتولید کند. آلتوسر ضمن تفکیک بازتولید روابط تولید از بازتولید نیروهای تولید نهادها و سازوبرگ های دولت را نیز به دستگاه های ایدئولوژیک دولت و دستگاه های سرکوبگر دولت تقسیم می کند به زغم وی دستگاه های ایدئولوژیک دولت شامل نهاد های خانواده، نهادهای حقوقی، نهادهای سیاسی و وسایل ارتباط جمعی وظیفه تامین هدفی واحد یعنی بازتولید روابط و مناسبات تولید را به عهده دارند. حال نسبت بین مردم و انقلاب از لحاظ ساختارگرایی به خدمات و تلاش های دولت در جهت حفظ انقلاب و آرمان های جمهوری اسلامی ایران برمی گردد که با پیاده سازی برنامه هایی، از طریق نهادهابی مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی به تقویت و حفظ وضع موجود و مطلوب یعنی حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی می پردازند. در این میان دو حالت مختلف با رشد و پیشرفت تکنولوژی حاصل شده است که گفتمان های متفاوتی را در قالب های هژمونی به وجود آورده است. به عنوان مثال یک ایدئولوژی امپریالیسم است و دیگری نظام جمهوری اسلامی ایران که هر کدام در تلاش هستند مردم را سمت خویش فرابخوانند و راهبردها و برنامه های خاص خویش را اعمال کنند. حال ماهواره ها  و فضای مجازی باعث شده که این روند حفظ نظام با مشکلات و چالش هایی مواجه شود. بنابراین اقناع کردن مردم برای میل به هدف مورد نظر با استدلال، یکی از مهم ترین مباحثی است که با آن روبه رو شده ایم. اکنون نهاد های مختلفی در جامعه پذیری مردم نقش دارند از آموزش و پرورش گرفته تا نهاد های انقلاب فرهنگی و در محصولات سینمایی و جشنواره های دفاع مقدس و عمار که به تولید فیلم های نوستالژیک و جنگ و انقلاب می پردازند و گرایشات مردم در تمایل به تماشا نشان می دهند که مردم تشنه آگاهی هستند و   خواهان تولیدات سینمایی در این زمینه ها هستند. از لحاظ رویکرد کارکرد گرا   می توان به نظریه تالکوت پارسونز اشاره کرد که یک جامعه برای آنکه به سمت تعادل حرکت کند چهار کارکرد را قائل شده است که شامل تطبیق با محیط، دستیابی به هدف، یکپارچگی و سکون یا نگهداشت الگو است. از لحاظ تطبیق با محیط می توان گفت که مردم در راستای حفظ نظام و انقلاب و جمهوری اسلامی باید تلاش کنند حال چون بر اساس وضعیت فعلی جامعه ایران که در جریان تحریم ها قرار دارد مردم با تحمل آسیب های آن همراهی کرده ه اند و آن را نیز ثابت کرده اند اما کژکارکردی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد عدم خلاقیت و نوآوری مردم است که در این زمینه کوتاهی کرده اند. و ظیقه خود را در قبال انقلاب و نظام جمهوری به درستی انجام نداده اند. در بحث دستیابی به هدف اگر ما این فرض را قرار بدهیم و قبول داشته باشیم که بهار عرب ناشی از انقلاب ما و اهدافی که امام(ره) مشخص کرده بوده است و آن را  الگوی حکومت اسلامی به کشورهای دیگر بدانیم و مردم نیز با کارها و فعالیت های فرهنگی که در ایران و جهان داشته اند باعث گرویدن ملت های دیگر به اسلام و مسلمانان و انقلاب اسلامی شده اند. از لحاظ یکپارچگی، در زمان انقلاب بین مردم و دولت ارتباط نزدیکی وجود داشته و از لحاظ منزلت های اجتماعی و شانیت بین آن ها زیاد تفاوتی احساس نمی شد اما به مرور زمان منزلت کسانی که در راس هستند و تفاوت هایی که از لحاظ نزدیکی بین مردم و دولت زمان انقلاب تا الان به وجود آمده است. سبب شده که مردم یکپارچگی کم تری داشته باشند.. اما از یک طرف دیگر می توان گفت که یکی از کارکردهای اصلی مردم برای نظام، مشروعیت بخشی به آن بوده است . همچنان که امام خمینی(ره) بیان داشتند من به پشتوانه این ملت دولت تعیین می کنم. الان نیز مردم همچنان پیرو انقلاب و آرمان های آن هستندو و خواهند بود و الان شاهد هستیم که با گذشت سی و شش سال از انقلاب مردم در روز راهپیمایی 22 بهمن  و انتخابات مختلفی که برگزار می شود پرشورتر حاضر می شوند و این نشان از مقبولیت و مشروعیت نظام دارد. و مردم با حضور میلیونی خود در راهپیمایی این را ثابت کرده اند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۸
مسعود وثوقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی