سلام
دوستان می توانید پاور پوینت مبحث نشانه شناسی که آقای هوشنگی آن را تهیه نموده اند را از لینک زیر دانلود نمایید.
سلام
دوستان می توانید پاور پوینت مبحث نشانه شناسی که آقای هوشنگی آن را تهیه نموده اند را از لینک زیر دانلود نمایید.
سلام
دوستان فیلم های مبحث نشانه شناسی کلاس استاد حسینی را می توانید از لینک های زیر دانلود نمایید.
نکته : فیلم ها به نام شخص آورنده ثبت شده است .
فیلم های پخش شده در کلاس:
آقای یزدان پناه - موضوع فیلم : سختی های زندگی یک جانبار
آقای هوشنگی - موضوع فیلم : سیر اتفاقات مهم در تاریخ جهان هستی و زندگی بشر
آقای وثوقی - موضوع فیلم : اتفاقات متقارن در زندگی ما آدم ها
آقای ولدی - موضوع فیلم : عدم و وجود
آقای خورشید وند - موضوع فیلم : واکسنی برای خشونت
آقای علیزاده - موضوع فیلم : زاویه دید
آقای نعمتی - موضوع فیلم : بی خیالی دو جوان
آقایان سلیمان زاده ، قاسم تبار و هوشنگی- موضوع فیلم : سیر اتفاقات مهم انقلاب اسلامی
آقای بنی هاشم - موضوع فیلم : حس مشترک
فیلم های ارسالی که در کلاس پخش نشده است :
آقای مسن کر - موضوع فیلم : مطالعه نشانه ها
نسبت مردم با انقلاب اسلامی ایران
تحولات تاریخی
شاید به جرات بتوان گفت که در تاریخ کشور ایران هیچ حادثه ای مانند حادثه ی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از نبوده است . حوادثی که در آن مردم نقش اصلی را عهده دار بوده اند. همه ی مردم از هر قشر و صنفی بدون اتکا به نیروهای خارجی وقایعی را رقم زدند که باعث تغییر در معادلات جهانی گردید.
به تنگ آمدن مردم از حکومت چند صد ساله ی شاهنشاهی و پهلوی موجب حرکت تازه ای از سوی امام خمینی (ره) در سال 1342 گردید. جرقه ای تازه که تا به نتیجه رسیدن آن حدود 15 سال زمان صرف شد . 15 سال فراز و نشیب در تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور ایران . از تبعید حضرت امام به عراق ؛ ترکیه و فرانسه تا راهپیمایی و تظاهرات های خیابانی مردم در شهرهای مختلف کشور بخصوص قم ؛ ورامین ؛ تبریز ؛ اصفهان و تهران ...
البته ریشه ی سخنرانی و حرکت انقلابی مردم در سال 42 را باید در قیام مشروطه و فعالیت افرادی چون سردار جنگل , ستار خان و باقر خان , آیت الله مدرس , مصدق و کاشانی و تا حدودی کودتای 28 مرداد جستجو کرد که همه ی این فعالیت ها و وقایع تا حدود زیادی بر شکل گیری انقلاب مردمی ایران در سال 57 تاثیر گذاشت .
جمله ی معروفی ست که می گوید " برای انقلاب باید خون داد " در تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی نیز خونهای زیادی ریخته شد چه از طرف حکومت محمدرضا پهلوی و چه حکومت های قبل از آن شاهد مثال حادثه هفده شهریور در میدان ژاله تهران . امام رهبری می کرد و مردم در خیابان ها فریاد انقلاب سر میدادند تا نهایتا در 26 دی ماه 57 محمدرضا پهلوی از ایران خارج و در12 بهمن همان سال امام وارد کشور شد و پس از ده روز انقلاب ایران که ثمره خون جوانان این کشور بود به بار نشست.
مهمترین حادثه بعد از پیروزی انقلاب در تاریخ ایران حمله نظامی عراق به پشتوانه کشورهای منطقه و غربی بود که در سال 59 آغاز و هشت سال به طول انجامید اما در این حادثه نیز میلیون ها ایرانی بودند که با حضور شجاعانه خود از خاک و ارزش های کشورشان دفاع کردند.
نباید از یاد برد که در جهان معاصر انقلاب های متعددی علیه استعمارگران و حاکمان به پا شد و در پی آن قدرت های انقلابی شکل گرفت اما چون از آن پشتوانه قوی و گسترده مردمی برخوردار نبودند به تدریج رو به افول گذاشتند
ساختارگرایی
مهمترین خواسته های مردم ایران برای شکل گیری انقلاب در سال 57 نفی رژیم پهلوی و مهمتر از آن برقراری حکومت اسلامی بود.حکومتی که بر گرفته از موازین اسلامیست.
ساختار کلی نظام بعد از پیروزی انقلاب و تا به امروز ساختاری دینی و مذهبی است و آری گفتن به این نوع ساختار حکومتی را می توان در 98 درصد رای مردم به جمهوری اسلامی در رفراندم 58 جستجو کرد. حکومتی که فرم و محتوای آن ولایی واسلامی است. تعامل بالای عوامل اجتماعی شکل دهنده حکومت اسلامی ایران باعث برقراری و معنا دادن به حرکت مردمی آنان در سال های گذشته بوده است.
خواص جامعه به خصوص افراد مذهبی و سیاسی نیز بخشی از عوامل اجتماعی هستند که در زمان های مختلف نقش رهبران فکری را برای مردم ایفا کرده و این تعامل موجب تقویت ساختار این نظام و البته حفظ بنیان های اصیل دینی و مردمی آن می باشد.
جمهوریت و اسلامیت دو شاخصه اساسی در کشور است که از همان ابتدا هدف کلی عوام و خواص جامعه بوده و می توان آن را دوبال در جهت حرکت کشور دانست .
کارکردگرایی
انقلاب ایران چون یک انقلاب کاملا مردمی است پس این خود مردم هستند که عامل پیش برنده ی آن می باشند و اساسی ترین نقش را در رسیدن به اهداف دارد. تعیین سرنوشت مردم به دست خود آنها رقم می خورد، مسولین و مدیران کشوری توسط خود آنان انتخاب می گردند از بالاترین تا پایین ترین سطح.
حضور در رفراندم 58 و انتخابات های بعد از آن نشان می دهد که مردم صاحبان واقعی این انقلاب هستند. انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان خبرگان رهبری و اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا به طور مستقیم و حضور حداکثری از سوی مردم تا امروز انجام گرفته است و همین مردم مهمترین رکن حکومت یعنی ولی فقیه و رهبری جامعه را توسط خبرگان رهبری که توسط آنان برگزیده شده اند را انتخاب می کنند.
در طی 36 سال گذشته مردم ایران علاوه بر ایفا کردن نقش بی نظیر در انتخاباتها حضوری حماسی و ماندگار در راهپیمایی های مختلف به خصوص 22 بهمن داشته اند و البته نباید از نقش آفرینی آنان در پایان دادن به فتنه 88 که یکی از مهمترین رویدادهای انقلاب بعد از پیروزی آن بود چشم پوشی کرد و در این بین دشمنان این کشور نیز سعی در ایجاد شکاف بین مردم و مسولین نظام داشته اند. تلاشهایی علنی و غیر علنی از طریق رسانه های تحت حمایت خود و مجامع بین المللی ، اما آنچه مشهود است پیوند ناگسستنی این مردم با حکومت دینی و مذهبی خود می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
نسبت مردم با انقلاب اسلامی ایران از سه دیدگاه
استاد : آقای دکتر حسینی
دانشجو : علیرضا اعلم
تحولات تاریخی :
در طول تاریخ ایرانیان همواره در مقابل زورگوئی و ستمگری ایستاده اند. بعد از اسلام ، اعتقادات دینی و باورهای برگرفته از تعالیم ائمه ی معصومین علیهم السلام این حضور را جدی تر و گسترده تر کرده است. مردم ایران همواره در مقابل استبداد و استکبار ، چه داخلی و چه خارجی ، قدعلم کرده اند و مبارزات انقلابی آنان الهام بخش دیگر ملل بوده است . حرکتهای مبارزه طلبانه ای نظیر سربداران ، نهضت جنگل و قیام مشروطه از این دست است . این حرکتها در مقابل متجاوزین یا حکام مستبدی روی داده که پایه های استبداد و دنیا طلبی خود را بر دوش مردم قرار داده اند . موقعیت استراتژیک ایران و غنای منابع مادی و معنوی آن ، همواره توجه استعمار گران خارجی را به این قطعه از زمین معطوف داشته است.در مقابل حضور مردمی در عرصه دفاع و استعمار ستیزی نیز به موازات حضور بیگانگان اوج و شدت گرفته است . قیام تنگستان و در نهایت انقلاب اسلامی که در سال 1357 به پیروزی رسید از این قسم است . اگرچه مطابق نظریه های جامعه شناسی ، علل انقلاب ها ،مواردی چون ، آرمان گرایی ، آزادی خواهی و انگیزه های سیاسی تلقی شده اند ولی به عقیده ی بسیاری از صاحب نظران انقلاب اسلامی ماهیتی منحصر به فرد و خاص دارد .
انقلاب اسلامی ریشه در اندیشه ی دینی و اسلامی داشته است ، چه از حیث بروز و چه از حیث انگیزه و شیوه های مبارزه . می توان ریشه ی این تفکر انقلابی را در نهضت کربلا جستجو کرد . در هر صورت زبانه ای که در طول تاریخ مبارزاتی مردم ایران شکل گرفت از خرداد 1342 وارد مرحله ی جدیدی شد ودر نهایت تحت رهبری امام خمینی (ره) و پس از شهادت ده ها هزار شهید در سپیده دم بهمن ماه 1357 به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد . تنها بیست ماه از عمر انقلاب نگذشته بود که استکبار جهانی و دنیای غرب که ژاندارم خود را در منطقه از دست داده بودند و منافع خود را به سبب ویژگی های انقلاب اسلامی در خطر می دیدند به تحریک صدام حسین پرداختند و جنگی نا خواسته را بر این کشور و انقلاب تحمیل کردند .
همانطور که در طول دوره ی انقلاب مردم نقش اساسی را ایفا نمودند ، این بار نیز حضور مردمی بویژه جوانان همراه با اطاعت از رهبری امام خمینی (ره) توطئه هارا ناکام گذارد و در شهریور ماه 1367 ، بعد از هشت سال دفاع و اهداء صدها هزار شهید ، جنگ با ناکامی و شکست اهداف استکبار جهانی به پایان رسید .
بعد از این اما در پی شکست تهاجم نظامی ، تهاجم و شبیخون فرهنگی آغاز شد . اگر چه مردم به سبب نگاهشان به الهی بودن انقلاب همواره در صحنه بوده اند و خود را همواره مکلف به دفاع از آن دانسته اند ، اما انقلاب اسلامی ریزش ها و در عین حال رویش های را شاهد بوده است . با این حال برآیند این دو به شکلی بوده که همواره رابطه ی تنگاتنگ اکثریت مردم و بویژه جوانان با انقلاب و نظام حفظ گردیده است .
ساختار گرایی :
در عرصه ی ساختار اما انقلاب اسلامی همچنان نمادی از پیوند محکم بین مردم ونهاد های حکومتی بوده است . از بدو پیروزی انقلاب ، این حضور مردم بوده است که به پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار آن و نیز تصویب قانون اساسی و شکل گیری ساختار قدرت در این کشور ختم شده است . اگر چه رهبری امام خمینی (ره) با حضور گسترده ی مردم به شکلی معنوی تحقق یافت اما بعد از رحلت ایشان ، رهبری که عالی ترین مقام حکومتی کشور است و به ولایت فقیه تعبیر می شود با رای منتخبین مردم در مجلس خبرگان ، انتخاب می شود .
رییس جمهور به عنوان دومین فرد مسئول ومقام عالی کشور با رای مستقیم مردم انتخاب می شود . مجلس شورای اسلامی نیز با انتخاب نمایندگان به وسیلهی مردم شکل می گیرد . اگر چه در شکل گیری چار چوب انتخاب و تشکیل قوه ی قضاییه و شورای نگهبان و نهادی چون سازمان صدا و سیما روالی متفاوت جاری است اما از آنجا که رهبری به شکل غیر مستقیم منتخب مردم است ، می شود گفت در این موارد نیز رابطه ی مردم و ساختار حکومت لحاظ می شود . این ساختار باگذشت بیش از 36 سال از عمر انقلاب همچنان با اقتدار پا بر جاست . البته زمزمه هایی برای تغییر این روند به گوش رسیده است اما هنوز در حد نظریه و شعار باقی است .
کارکرد گرایی :
مطابق نظریه های جامعه شناسی موجود هماهنگی کارکردی از جمله عوامل بقای انقلاب ها و ناهماهنگی کارکردی از سبب های افول آن قلمداد شده اند . اگر چه همانطور که گفته شد ماهیت این انقلاب ، به لحاظ الهی بودن و منحصر به فرد بودن متفاوت است ولی به فرض صحت این نظریه ها باز می توان اقتدار آن را پا برجا یافت .
چه در دوران انقلاب و چه در دوران هشت ساله ی تجاوز نظامی وچه در دوران شبیخون فرهنگی و حتی روزگار فعلی که اوج فتنه گری و تهاجم همه جانبه ی فرهنگی از کانال های متعدد ، بویژه امپراطوری رسانه ای غرب بوده است ، می توان اوج هماهنگی کارکردی را در رابطه ی بین مردم و انقلاب اسلامی مشاهده کرد . تلاش رسانه ای و توطئه های پی در پی غرب نتوانسته است مانع از ولادت کودک علم در ایران گردد . اگر چه این کودک در آغازین سالهای حیات است اما دور نمای موفق آن خواب را بر اهل استعمار حرام کرده است . درست به همین خاطر است که تمام توان خود را در عرصه های مختلف برای قتل این کودک بکار گرفته اند .این بار اگرچه تهاجم های فرهنگی و رسانه ای غرب ریزش های چشم گیری را در پی داشته اما رویش ها همچنان استحکام وافتدار نظام را حفظ کرده اند .
در عرصه ی جهانی نیز انقلاب اسلامی موفق عمل نموده است . از شکل گیری محور مقاومت تا خیزش های مردمی دنیای اسلام را می توان نشانه ی هماهنگی کارکردی انقلاب در عرصه ی جهانی دانست
سلام
دوستان عنوان مقاله کلاس استاد ساعی را هرچه سریع تر اعلام فرمایید.
به vosoghimr@gmail.com
بسم الله
دراین یاداشت سعی براین است که نسبت مردم وانقلاب اسلامی از سه رویکرد تاریخی،ساختارگرایی،کارکردگراییبررسی شود.
پیش ازبررسی این موضوع لازم است تعریفی ازانقلاب بکنیم
تابدانیم دقیقاچه پدیده ای را مطالعه می کنیم از نگاه شهید آیت الله سید محمد باقر
صدر؛ انقلاب، جنبشى سرسختانه و بر مبناى اصول مکتبى معیّنى است که با درک واقعیتهاى
موجود، به دنبال تغییر و دگرگونى بنیادین در تمامى ابعاد زندگى فردى، اجتماعى و
سیاسى و معیارها، اصول و ارزشهاى حاکم است.
ساموئل هانتینگتون میگوید: انقلاب یک دگرگونى سریع،
بنیادین و خشونتآمیز داخلى در ارزشها و اسطورههاى مسلط جامعه، نهادهاى سیاسى،
ساختار اجتماعى، رهبرى، فعالیتهاى حکومتى و سیاستهاى آن است.
با مرورى بر سایر تعاریف اندیشمندان معاصر اسلامى نشان میدهد
که یکى از ابعاد مهم در معرّفى انقلابها، بُعد ارزشى و مطلوبیت آرمانها است.
شاید تعریف انقلاب از بُعد جامعه شناسى جامعیت بیشترى دارد؛ زیرا به عمدهترین
خصیصههاى انقلاب که داراى ماهیتى اجتماعى است، اشاره میکند. پس میتوان انقلاب
را به معناى تغییر در ساختار حاکمیت و ساختارهاى اجتماعى در نظر گرفت.
برای شکل گیری هرانقلابی یک عنصر فکری ودوعامل انسانی نیاز است که عنصرفکری ایدولوژی که انقلاب برپایه ان استور است وعنصر انسانی هم یکی مردم اند ودیگری رهبری پس ما دراین یاداشت دتبال نسبت مردم باانقلاب هستیم که خود از عناصر سازنده انقلاب می باشد.
سیرتاریخی
دربررسی سیر تاریخی انقلاب 57 انچه بیشتر به چه چشم میاید درسی است که از تجزیه ونحلیل دوحادثه مهم قبل از انقلاب یعنی انقلاب مشروطه وملی شدن نفت گرفته شد یعنی انچه باعث شکست مشروطه وملی شدن نفت شد عدم حضور همه اقشار ملت ونبود رهبری واحد که بتواند عامل وحدت درمقابل دشمنان خارجی وداخلی باشد و در نهایت باعث شکست یا از ریل خارج شدن این دوحادثه عظیم شد.
اما درمقابل آن انقلاب اسلامی ازهمان اغاز ازسال 42تا پیروزی نهایی، بهمن 57، عنصر مردم باتمام قوا ازهمه اقشارملت از زن ومردوتمام طبقات جامعه وانواع افکار در کنار نخبه ها وروشنفکران جامعه از مارکسیست چپی تا مذهبی هابرعلیه سلطنت قیام کردند.
دراین میان انچه اهمیت داشت رهبری مردم وبسیج توده ها که توسط رهبری مذهبی امام خمینی انجام شد واین پتانسیل موجود درجامعه را بالفعل کرد؛ پس مردمی بودن، شاخص اصلی انقلاب ایران است که ازاین لحاظ می توان با انقلاب فرانسه مقایسه کرد و از این جنبه مهم می توان نسبت مردم بااتقلاب را قابل درک تر مشاهده کرد؛ یعنی بدون مردم انقلابی وجود نمی امد.
درنهایت می توان انفلاب اسلامی ایران را ناشی از اشتباهات شاه ایران در اداره امور مملکت وکم توجهی به خواسته های مردم دید. و همچنین رویکرد از بالا به پایین، یعنی دید رعیتی، ودرنتیجه آن، دوطبقه کردن جامعه سلطنتی وخانی وطبقه عادی ملت در ضمن نادیده گرفتن نگرش های مذهبی ملت و روند اجرای اشتباه مدرنیزاسیون درایران و از سوی دیگر همراهی مردم ایران بارهبری دینی امام خمینی دانست.
این رابطه بین مردم وانقلاب بعد از پیروزی هم ادامه داشته بطوری که مردم بعد از انقلاب باحضور در جنگ از ارمان ها انقلاب دفاع کردند. بعد ازپایان یافتن جنگ تابه امروز چهار رییس جمهور با چهار تفکر و شعار مختلف با رای وخواست مردم سرکار امدند.
اقای هاشمی باتوجه به نیازهای جامعه خاص ان روز ایران باشعار سازندگی و توسعه ی اقتصادی به میدان عمل امد و پس از پایان این دوره نیازهای جدیدی مطرح شد. آزادی فضای سیاسی و اجتماعی، پرهیز از فضای بسته اجتماعی که درگذشته وجود داشت؛ باعث شد که با رای و خواست مردم اقای خاتمی با شعار آزادی سیاسی و مدنی به روی کار امد. می توان گفت که دولت خاتمی موسوم به دولت اصلاحات، اولین دولتی بود که با رای نسل جوان که انقلاب را کمتر درک کرده بودند به روی کار امد. پس از دوره هشت ساله این دولت، مردم خواهان دولتی بودند که از جنس خود مردم ،و همچنین به دنبال افزایش عدالت اجتماعی و برابری اجتماعی بودند و در خواهان کاهش یافتن فاصله طبقاتیای بودند که در شانزده سال قبلی به وجود امده بود؛ یعنی همان شعار اول انقلاب که این بار از زبان جوان هایی که انقلاب را ندیده بودند، بیان میشد.از این روی دولت احمدی نژاد باشعار عدالت و مهرورزی بر سرکار امد.
پس ازپایین دوره احمدی نژاد باتوجه به اتفاقات داخلی و بین المللی این بار ملت بدنبال نگرشی بودند تا بتوانند به اصلاحات اقتصادی بپردازد و روابط ایران را با جهان در راستای توسعه ایران بهبود ببخشند؛ پس با رای مردم در دهه چهارم انقلاب دولت اعتدال با سکانداری اقای دکتر حسن روحانی سرکار امد.
همگام با سیر تاریخی چند ده ساله و همچنین باتوجه به رشد وسایل جمعی و گسترش فضای گفتمان جهانی به زعم نویسنده این پرسش مطرح می شود که ایا تغییرات معنا داری درهویت وعلایق و سلایق مردم نسبت به اول انقلاب به وجود امده است؟ واگر به وجود امده در روند گزینش مسؤلین تاثیر داشته است یا خیر؟ ایا این تغییرات در راستای نزدیک شدن به ارمان انقلاب بوده است و یا بلعکس؟
پاسخ این سوال ها به پژوهش گسترده نیازمند است که در این مجال نمیگنجد.
ساختارگرایی
ساختارگرایی، یکی از اندیشراههای رایج درعلوم اجتماعی است. بر
پایه این طرز فکر تعدادی ساختار باطنی و
ناملموس، چارچوب اصلی در پشت پدیدههای ظاهری اجتماع را تشکیل میدهند.
ساختارگرایی به دنبال راهی است برای شرح و گزارش پیوند درونیای
که از طریق آن معنایی در یک فرهنگ ساخته میشود.
باتوجه به رویکردساختارگرایانه ما به دنبال یک ساختارکلان برای وقوع انقلاب اسلامی وروابط معنایی درون این رویداد هستیم. به نظر نگارنده ی این یاداشت ،ساختار ایدلوژیک اسلام-شیعی و به خصوص در راس آن، قیام انقلابی امام حسین(ع) در این رخداد اهمیت دارد؛ البته می توان به سابقه تاریخی ایرانیان که بخشی از آن رامی توان در شاهنامه مشاهده کرد نیز اشاره داشت.
اما الویت اصلی با اسلام-شیعی می باشد که نمود بارز این تاثیر پذیری در شعارهای خیابانی مردم در دوران انقلاب بود. یکی دیگر ازمصادق های تاثیر این ساختار را میتوان در ادبیات و تفکر جریان چپ مارکسیست انقلابی مشاهده کرد به طوری که مرحوم گل سرخی در دادگاه خود آرمان انقلابی خود را، نهضت عاشورا معرفی میکند.
تاثیر دیگر قدرت ایدلوژیک را می توان در باز تولید مفهوم مقاومت دید. باتوجه به اینکه ادبیات رایج مقاومت در آن دوران متاثر از ادبیات انقلابی امریکای جنوبی به ویژه چگوارا بوده است. رشد و نهادینه شدن این مفهوم را درجنگ تحمیلی می توان مشاهده کرد.
تبعیت از رهبری دینی یک دیگر از روابط معنایی باز تولید شده توسط این ساختار است. ازجمله مفاهیم تولید شده توسط این ساختار که تبین کننده رابطه معنایی جدیدی بین مردم وحکومت است مفهوم بسیج می باشد.
باتوجه به تعریف التوسر که می گوید هرنظام اجتماعی برای بقا و ماندگاریش ناگزیر از باز تولید شرایط و روابط تولید معنا است؛ به نظر نویسنده باید دستگاه حکومتی انقلاب در استفاه از ابزارهای اعمال قدرت ایدولوژیک، مانند تلویزیون، ساختار اموزشی نظام و فضای مجازی،...خود را به روز و کار آمد کند و باکاوش و کنکاش جدید معنا و مفاهیم را با توجه به اقتضاعات زمانی و مکانی تولید و باز تولید کند تا بتوانند در جهت تحکیم رابطه مردم با آرمان های تعریف شده اش، اقدام موثر انجام دهد؛ مانند باز تولید مفهوم سبک زندگی. و همچنین میبایست انحصار تولید و باز تولید روابط معنایی در فضای رقابتی جهانی را در اختیار خود بگیرد و در پی آن برای کسب مخاطب حداکثری کوشش کند.
کارکردگرایی
کارکردگرایان به طور کلی جامعه را نظامی واجد نظم و ترتیب میدانند. این دیدگاه مبتنی بر تمثیل ارگانیک بین جامعه و ارگانیسم زنده است. از این منظر جامعه یک سیستم متشکل از اعضا و اجزای بیشماری است که هر یک باید کارکردهایی خاص را برای بقای کلی سیستم و دیگر اجزا و اعضای آن انجام دهد.
نظم اجتماعی پدیدهای است که کارکردهای اعضای مختلف این سیستم را به صورتی مرتب و در سلسله مراتبی خاص به هم پیوند میدهد. کارکردگرایان بر این باورند که اجزای سازنده یک جامعه، نهادهایی چون نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام خانواده، مذهب و سازمانهای آموزشی و پرورشیاند که بدون کارکردهای ضروری و منظم آنها، جامعهای وجود نخواهد داشت. و نتیجهٔ فقدان یا اختلال این اجزاء، به خطر افتادن حیات و بقای کل سیستم اجتماعی است.
همه این نهادها (اجزای سیستم) دارای ارتباط متقابلاند و هر یک از آنها جهت ایفای نقش مشخص خود باید اندازه، قابلیت و ساختمان مناسب داشته و به گونهای عمل کند که با اجزای دیگر سازگار باشد. ناسازگاری اجزای سیستم اجتماعی، موجب تجزیهٔ آن و تضاد بین اجزا، باعث نابودی آن خواهد شد.
ضامن اصلی سازگاری اجزای سیستم، وفاق در ارزشهای مشترک است.بر این اساس این رویکرد به دنبال نقش دهی به خرده نظام های خود میباشد.
مهمترین نقش مردم در انقلاب مشروعیت بخشی به نظام است. مردم داری حق مشارکت سیاسی و انتخاب مسولان و تصمیم گیری و نظارت بر عملکرد آنان هستند. مردم مانند چرخ دنده های انقلاب هستند که انقلاب را به کار انداخته و با قرار گیری در نقش های تعریف شده از سوی آن، در مسیر تعادل نظام کوشش میکنند. در این مسیر خرده نظام های تعریف شده دارای کارکردها، بی کارکردی و همچنین کژکارد دارند. کژکارکردهای و در برخی موارد خرده نظام های بی کارکرد آن باعث بر هم خوردن تعادل نظام و در پی آن از بین رفتن انقلاب خواهد شد.
با نوجه به این امر که ایران تحت فشارها و تحریم های بین المللی قرار دارد؛ اگر مردم با حکومت همکاری نکنند، باعث ازبین رفتن انقلاب و آرمان های آن خواهد شد.
پس مقاومت اقتصادی ملت در برابر این تحریم ها باعث تحکیم نظام در عرصه بین الملل و درنتیجه باعث صدور فلسفه مقاوت و زیر بار ظلم نرفتن می شود، همانطور درعرصه جنگ نشان داده شد. همچنین با شرکت در راهپیمایی ها وانتخابات مختلف ومراسم های سیاسی با وجود کژکاردهای که دربعضی خرده نظام ها مانند موارد فساد اقتصادی وجود داشته، پشت سر نظام هستند.
بر طبق رویکرد کارکردگرایانه، جامعه به مصابه ی یک ارگانیسم زنده شرایطی را برای حیات و بقا نیاز دارد. از جمله ی این شرایط حفظ ویژگی های جمعیتی است که می بایست با نوجه به نیاز های نظام تبیین شود.
از دیگر ویژگی های نظام در نگاه کارکردگرایی تعریف نقش های مناسب و مورد نیاز برای ادامه این ارگانیسم است؛ که باید پس از آن به دنبال تربیت نیروها و سپس در پی آن گزینش و واگذاری نقش ها به نیروهای متناسب، اقدام کند. در غیر اینصورت چنانچه هر کدام از این مراحل با نقص انجام شود موجب ایجاد هرج و مرج و در ادامه، بر هم خوردن تعادل نظام خواهد شد.
مصداق کنونی این وضع ورود جوانان به دانشگاه ها و سپس بازگشت آنها به عنوان نیروهای متخصص به جامعه است؛ چنانچه نقش های متناسب با تخصص های بوجود آمده، ایجاد نشود؛ طبق پیش بینی کارکردگرایان بروز هرج و مرج حتمی خواهد بود و یا چنانچه نقش هایی متناسب تعریف شود ولی نظام در گزینش و برسرکار آوردن نیروهای متخصص و متناسب با آن بد عمل کند، آن جایگاه های اشغال شده دارای کژکارکرد بوده و یا در خوشبین ترین حالت تبدیل به خرده نظام هایی با بی کارکردی خواهند شد.
تحلیل نسبت مردم با انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید،دارای ریشه ها و بنیانهایی بود که برای درک عمق این انقلاب باید به آنها توجه نمود.در این مقاله نسبت مردم با این انقلاب یا در واقع مردمی بودن آن را از سه جنبه تحولات تاریخی،ساختارگرایی و کارکردگرایی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1.تحولات تاریخی:
میتوان اولین جرقه و نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود.در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم،در انتقاد به لایحه انجمنهای ایالتی وولایتی آن را نیز خلاف قوانین اسلام سخنرانی کرده بودند، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند. هنوز چند ساعت از این حادثه نگذشته بود که مردم انقلابی شهر قم به حمایت از رهبرشان به خیابانها آمدند. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد. رژیم شاه برای سرکوب تظاهرات مردم به اسلحه روی آورد. در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند.
هنگامی که مامورین شاه، امام را ازقم به تهران می آوردند، در بین راه یکی افسران بلندپایه شاه از امام پرسید: میخواهی چکارکنی؟چه هدفی را دنبال میکنی؟ امام بدون هیچ ترسی جلوی این افسربلندپایه فرمودند: بیرون کردن شاه،تشکیل حکومت جمهوری اسلامی و رسیدن پرچم به دست صاحب اصلیش. آن افسر پرسید: باکدام سرباز؟! امام فرمودند:فرزندان من درون قنداقه هستند!
در فاصله 15 ساله سال 1342 تا 1357،مردم انقلابی ایران با ریختن به خیابانها بر خلاف اعلام حکومت نظامی توسط رژیم شاه،پخش اعلامیه های امام بین مردم و مبارزاتی از این قبیل نشان دادند که انقلاب اسلامی ایران برخلاف برخی کشورها،نه بر پایه کودتای نظامی،بلکه کاملا مردمی بود.گرچه نظامیان در روزهای واپسین پیروزی انقلاب به صف مردم پیوستند که نمونه آن بیعت همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی در روز 19 بهمن 1357 بود.
2.ساختارگرایی:
در حکومت اسلامى، برخى امور مربوط به ساختار حکومت، ثابت و پایدار، و بعضى دیگر شناور و انعطافپذیر است؛ مثلاً حکومت اسلامى، حکومتى ولایى است و باید فرد معصوم و یا نزدیک ترین شخصیت از نظر علم، تقوا، کیاست و توانایى به معصومان (ع)، در رأس آن باشد.«محتوا» در نظام اسلامى نیز بر اساس احکام و تعالیم دین است و در مباحات و یا مسائلى که فرضاً دین ساکت بوده و حکم الزامى خاصى ندارد، حکومت اسلامى، مىتواند قوانینى متناسب با مصالح اجتماعى وضع کند.
روحانیون از همان ابتدای جرقه های انقلاب امام را همراهی می کردند و پس از انقلاب نیز نقش مهم و بارزی در تعلیم معارف اسلامی و شناساندن دین مبین اسلام به مردم ایفا کردند.اساسا برپایی امور دین اسلام در جامعه نیازمند برپایی حکومت اسلامی است و بدیهی بود که با وجود خفقان در رژیم طاغوت،اجرای احکام و قوانین اسلامی که برای سعادت انسانها وضع شده بطور کامل ممکن نبود.
3.کارکردگرایی:
همانطور که پیش از این ذکر شد،نقش و کارکرد مردم در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران قابل انکار نیست.به فاصله چند ماه پس از پیروزی انقلاب،مردم ایران در رفراندوم برقراری حکومت جمهوری اسلامی شرکت کردند و با قاطعیت بیش از 98 درصد به آن رأی آری دادند.نظام جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا رویکرد مردم مداری و مردم سالاری را پیش گرفته تا دموکراسی در جامعه برقرار شود.بطوریکه در این نظام،رئیس جمهور و نمایندگان مجلس با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند.همچنین مردم نمایندگانی را برای مجلس خبرگان رهبری بر می گزینند که نقش اساسی انتخاب و نظارات بر اعمال و اقدامات رهبر جمهوری اسلامی ایران را دارند.پس باز هم مردم بطور غیرمستقیم در انتخاب رهبر جامعه اسلامی نیز نقش دارند.پس در اینجا اهمیت مشارکت سیاسی مردم در تعیین سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص میشود.مردم در این نظام برخلاف برخی کشورها از جمله آمریکا،سرمایه اجتماعی حکومت هستند.
طراحان کاهش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران از طریق افزایش تحریم ها و عملیات روانی، کاهش قدرت حاکمیت را هدف گرفته اند. دشمنان در این زمینه،در پی کاهش حمایت های مردمی از سیاست های حاکمیت و ایجاد تعارض میان مسئولان نظام هستند.در چنین فضایی،مشارکت حداکثری به مفهوم وجود بستر لازم برای تأثیرگذاری مردم جامعه در روند تصمیم گیری است و این پیام را به ناظران خارجی می دهد که با وجود ادعاهای رسانه ای غرب، مردم بر این باورند که می توانند مطالبات خود را در ساختار سیاسی موجود دنبال کنند.
در انتها،ذکر این مطلب ضروری است که مشارکت سیاسی روندی دو سویه است، زیرا از یک طرف دولتمردان از حمایت های مردمی برای پیشبرد تصمیمات خود بهره می برند و از سوی دیگر، جامعه بطور غیر مستقیم در اداره امور کشور مشارکت می کند.میزان و نوع مشارکت مردم در انتخابات، بر نوع، شدت و جهت سیاست های دفاعی قدرت های فرامنطقه ای در قبال جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است. از طرفی، تحقق مشارکت حداکثری به قوام بخشی سیاست های اصولی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران منجر می شود.
بنام خدا
مردم ایران ، انقلاب ایران
نسبت مردم و انقلاب اسلامی با سه رویکرد تاریخی ،ساختارگرایی و کارکردگرایی
سیر تاریخی
رمز پیروزی حرکت امام خمینی(ره) روشنگری مردم وسپس بسیج عمومی بود کلام حق امام که از نفس حقش نشات می گرفت بر اعماق جان و دل مردم می نشست چنانکه مردم جانشان رادر کف دست گرفته و در اعتراض به دوران رژیم سابق به خیابان ها آمدند وآن شگفتی ها را خلق کردند آن مردم را که می توان گفت نسل اول انقلاب بودند به همراه امام (ره) باعث بوجود آمدن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند. آنان را می توان فداکارترین مجموعه وفادار به آرمانهای انقلاب نام نهاد، که در دشوارترین روزهای انقلاب مدیریت جامعه را به عهده گرفته وبرغم چالشها و توطئه های گوناگون موفق شدند انقلاب را از مسیر انحراف نجات دهند آنها یک نقش مهم دیگری هم بر عهده داشتند وآن اینکه توانستند نسل دومی را تربیت کنند که بتوانند در بحران های بعد انقلاب که از طرف دشمنان بی شمار بر این نظام تحمیل می شد به خوبی کشورمان را اداره کنند کسانی که موتور حرکت انقلاب اسلامی بودند و جنگ تحمیلی را اداره کردند و با کمترین امکانات توانستند بر ارتش مزدور صدام پیروز شوند وحماسه های جاودانه ای از خود به یادگار بگذارند. و در واقع نسل انقلاب و جنگ نام گرفتند. کسانی که تجربه پیروزی انقلاب را دارند و با تجربه جنگ وارد میدان سازندگی شدند. اما نبایستی از نسل سوم انقلاب غفلت کنیم کسانی که تجربه قبل انقلاب را ندارند و تجربه انقلاب و جنگ را نیز ندارند، با وجود آن همانطور که در سال های گذشته به کرار دیده شده در تمامی عرصه ها پا به میدان گذاشته و هر زمان که دیده اند انقلاب و اسلام در خطر است با بصیرت تمام به میدان می آیند و عظمتی دیگر را خلق میکنندواضح و مشحص است تازمانی که آرمانها و ارزشهای مقبول امام به نسل های آتی منتقل گردد فاصله ای بین نسل انقلاب اسلامی و نسل بعد از آن نخواهد افتاد. بنابراین اگر نسل فردا از عوامل و علل انقلاب و شخصیت و مبارزات امام آگاه شوند انقلاب اسلامی با تمام ویژگیهایش همواره در دل نسل ها پویا و زنده می ماند چرا که رمز بقای نسل انقلاب اسلامی، ایستادگی بر ارزشها و آرمانهایی است که در منطق امام خمینی وجود داشت.
ساختارگرایی
یکی از مهمترین علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران، وجود حکومت استبدادی پادشاهی و بی اعتنایی و حتی مخالفت آن حکومت با اعتقادات مذهبی مردم بود. به همین دلیل، پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357، اصلی ترین و اولین تلاش نظام جدید، بنا و استقرار دولتی بود که از یک سو اصول و معیارهای دموکراتیک در آن رعایت شود و خطر همیشگی استبداد از ایران رخت بربندد و از سوی دیگر خواسته قلبی و واقعی ملت ایران که همان پیاده شدن و اجرای احکام اسلامی است تحقق یابد.
مهمترین و بزرگترین دستاورد سیاسی انقلاب اسلامی ایران تحقق نظام جمهوری اسلامی است که در آن اصل «حاکمیت مردمی» با اصل «اسلامیت» همزیستی و همخوانی دارد. نظام سیاسی جدیدی که برای نخستین بار در جهان پایه گذاری شد که در عین رعایت اصول دموکراسی و تضمین انتخابات مردمی و تأیید تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان و بها دادن به رای و نظر مردم، از اصول و معیارهای دینی هم عدول نکند و بدین ترتیب «جمهوریت» را با «اسلامیت» در هم آمیزد بی آنکه یکی سبب نقض یا رد یا خدشه دیگری گردد. این نظام سیاسی جدید را می توان «مردم سالاری دینی» نامید زیرا که اسلام بر نظر و رای مردم مهر تأیید زده است و کارگزاران نظام نیز می بایست که مطابق خواسته اسلام به رای و نظر مردم بها دهند و براساس آن عمل و حکومت کنند.در تحلیل مردم سالاری دینی کافیست به این بخش از سخنان امام (ره) توجه کنیم که فرمودند «ما تابع آرای ملت هستیم، ملت هر طوری رای داد ما هم ار آن تبعیت میکنیم ما حق نداریم و خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده ، پیغمبراسلام هم به ما حق نداده است که به ملت مان یک چیزی را تحمیل کنیم»
در قانون اساسی جمهوری اسلامی درعین توجه لازم به منشاء حاکمیت الهی نظام به نقش مردم در تعیین رهبران و نمایندگان و دولت مردان این نظام توجه فوق العاده ای شده است بطوری که همه مسئولین نظام از رهبرتا شوراهای اسلامی با آراء مستقیم و غیرمستقیم مردم انخاب می شوند
کارکردگرایی
اندیشه کارکردگرایان مبتنی بر مدل تمثیل ارگانیسم است.تمثیل جامعه به ارگانیسم، بیانگر این مطلب است که رابطة عناصر تشکیل دهندة ساختار اجتماعی با همدیگر و با کل جامعه از نوع رابطه کارکردی است که در تحلیل این اجزاء، کارکرد آنها در تأمین نیازهای نظام در کانون توجه قرار میگیرد
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا یک سرمایه عظیم بنام مردم داشت .تاریخ ما بیانگر آن است که مردم ایران حدود نیم قرن است که پس از برخاستن زمزمه های تشکیل حکومت اسلامی توسط امام (ره) از نظام و آرمان های آن دفاع کرده اند حضور همیشگی و مداوم مردم در تمامی امور در صحنه به نظام مشروعیت و مقبولیت می بخشد. برای پی بردن به کارکرد مردم در انقلاب اسلامی کافیست فقط عدم حضور مردم را تصور کنیم آنگاه به عظمت وجود مردم در تمامی عرصه ها پی خواهیم برد
در طول 36 سال که از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی می گذرد مردم با حضور خود در راهپیمایی ها و انتخابات مختلف نقش خود را در تعیین سرنوشت اجتماعی خود و تحقق مشارکت مستمر در تداوم انقلاب و نظام نشان داده اند
بسمه تعالی
نسبت مردم با انقلاب اسلامی از سه دیدگاه تاریخی , ساختارگرایانه وکارکردگرایانه
با ورود به سال 1394 شمسی، وارد سی هفتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران می شویم. در این مقطع انقلاب اسلامی ایران به حدی از رشد و بلوغ رسیده است که نگاه های زیادی همراه با داوری و قضاوت نسبت به کارکردها و توفیق های این نظام وجود دارد. تاکید نظام اسلامی ایران به نقش اساسی ملت در تشکیل این نظام و پشتیبانی از آن فرصتی را ایجاد می کند که به بررسی نسبت مردم با انقلاب اسلامی از زوایای مختلفی همچون منظر تاریخی , ساختارگرایی و کارکرد گرایی بپردازیم.
1- تحولات تاریخی :
سرزمین ایران در طول تاریخ تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است نکته اساسی اینجاست که همه این تغییرات با اراده حاکمان و صاحبان قدرت صورت گرفته است ، اما تحولات انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ با سایر تحولات متفاوت است. مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودند: «در تاریخ کشور ما، هرچه که نگاه می کنیم و هرچه عقب می رویم، هیچ نمونة دیگری برای انقلاب اسلامی پیدا نمی کنیم. انقلاب اسلامی بزرگ ترین تحول و تغییر قدرت در طول تاریخ ما بود و اساس سلطنت و حکومت فردی را به حکومت مردمی تبدیل کرد.»
حضور آحاد ملت در پشتیبانی از نظام اسلامی را می توان از همان حوادث آغازین انقلاب کاملا لمس کرد . حمایت روز افزون مردم با وجود تهدیدات , ترورها و خیا نت ها مثال زدنی است .از طرف دیگر دفاع مقدس و حضور و پشتیبانی مردم از آرمانهای انقلاب خود کتابی مفصل در این عرصه است . پس از جنگ تحمیلی نیز مردم ایران با شایستگی در مقابل کینه توزی های استکبار ایستادگی کردند و با به ثمر رساندن طرح های عمرانی در عرصه سازندگی علی رغم تحمیل ناجوان مردانه تحریمهای بین المللی توسط دشمنان ملت و نظام پشتوانه اساسی این انقلاب بودند . از منظر تحولات تاریخی و سیاسی نیز ملت ایران با دیدی باز و بصیر در این عرصه نقش آفرینی کردند .حضور ملت در راهپیمایی ها , انتخابات , و به خصوص خاموش کردن فتنه88 و ایجاد حماسه 9 دی خود گویای این امر است .
2- ساختارگرایی:
نظام اسلامی ایران نتیجه خواست آحاد مردم است . ملتی که از ابتدا بدون توجه به طبقه بندی های اجتماعی در کنار یکدیگر نظامی را تشکیل دادند که در آن بتوانند خودشان بر امور خودشان مسلط باشند . امام (ره) نیز همواره بر نقش اساسی مردم تاکید و معتقد به وجود مردم سالاری دینی بودند یعنی نظامی که علاوه بر کسب مشروعیت الهی به دنبال ایجاد رفاه و رضایت عمومی مردم نیز باشد .این اهداف موجب گردید قوانین به گونه ای تدوین گردند که نقش انتخاب گرایانه و نظارتی مردم در مدیریت نظام بصورت برجسته و مشهود باشد. حق مشارکت سیاسی و انتخاب مسوولان و تصمیم گیری و نظارت بر عملکرد زمام داران از حقوق اساسی نظام اسلامی است . در چنین نظامی مردم صاحب حق بوده و در اداره امور مربوط به خویش، مشارکت داشته و صاحبان اصلی نظام می باشند و هدف از حکومت نیز تأمین نیازهای مردم می باشد. بنابراین، مردم در مراحل مختلف از جمله انتخاب مسؤولان، تصمیم گیری و نظارت بر عملکرد آنان و نیز پاسخ گویی مسؤولان، دارای ابزارها مناسبی هستند. حاکمیت مردم در نظام جمهوری در اصول متعددی از قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد. براساس اصول مربوط به حاکمیت مردم در قانون اساسی، هیچ مسئولی در این نظام وجود ندارد مگر اینکه بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط مرم انتخاب شده باشند. در این نظام،رئیس جمهور و رئیس قوه مجریه با رای مستقیم مردم انتخاب شده ودر انتخاب وزراء و مدیران اجرایی به طور غیر مستقیم دخالت دارند. در ایجاد قوانین شهروندان با گزینش نمایندگان خویش، اساس قوه موقننه را پی ریزی می کنند. مقام رهبری نیز که بالاترین منصب را در این نظام داراست، از طریق نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری و به طور غیر مستقیم انتخاب می گردد . بدیهی است که اگر مردم در انتخاب مسؤولان دارای نقش بوده اما پس از آن و در بخش نظارت بر عملکرد آنان سهمی نداشته باشند، حاکمیت و مشارکت سیاسی مردم بیهوده است . لذا قانون اساسی تمهیداتی را فراهم کرده تا مردم بتوانند در نظارت بر عملکرد مسؤولان در تمامی سطوح دارای حق باشند. لذا عملکرد کارگزاران نظام زیر نظر مردم قرارگرفته و موجب پاسخ گو شدن مسؤولین شده و این امکان را فراهم می کند که مردم بتوانند مسئول خاطی را عزل نمایند که این امر در تاریخ این نظام تجربه شده است.
3- کارکرد گرایی :
انقلاب اسلامی ایران بر مبنای خواست آحاد مردم شکل گرفت و ساختارهای این نظام به گونه ای ایجاد شد که می توان حضور مردم در همه امور را به نوعی مشروعیت و مقبولیت نظام قلمداد کرد . پشتوانه مردمی از نظام جمهوری اسلامی ایران می تواند مشروعیت نظام را در عرصه بین المللی اثبات نموده و بر همین مبنا دیگر کشورها انتخاب مسئولین را انتخاب مردم قلمداد نمایند . از طرف دیگر در داخل نظام نیز عدم حضور مردم به منزله عدم تحقق اهداف نظام تلقی شده و از آنجائیکه ساختارهای قدرت به شکلی است که اداره بسیاری امور در اختیار خود مردم است لذا عدم حضور مردم می تواند منجر به توقف حرکت کشور و متلاشی شدن سیستم حکومتی گردد . با این اوصاف قطعا ایجاد انگیزه در میان آحاد مردم به جهت حضور حداکثری در مناسبات می تواند در استمرار نظام بسیار موثر باشد چرا که مردم به منزله چرخ دنده های سیستم توزیع قدرت هستند.